دندون درد
نفس مامان امروز رفتیم خونه عزیز جون و بابا جون مثل همیشه اخه گلم روزها جمعه میریم اونجا .خاله مریم اینا هم اومدن تو با یلدا جون بازی کردی ولی نفسم اامروز سر حال نبودی مثل اینکه دوباره داری دندون در میاری واسه همه چیز بهونه میگرفتی وگریه میکردی خدا جون کمک کن پسرم ز ود دندوناشو در بیاری عزیز جون میگفت اگه این دندون ها رو همدر بیاری دندوناک کامل میشه پسرگلم وقتی من اینو مینوسیم تو وبابا ایرج خواب یدین خیلی دوستون دارم خواب هایه خوب ببینین ...
نویسنده :
مامان آیهان
2:03