ایهانایهان، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره
مامان وحیدهمامان وحیده، تا این لحظه: 37 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

آیهان کوچولو

گل پسر نازم

خاطرات مشهد

1394/5/14 2:08
نویسنده : مامان آیهان
165 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم خدارو شکر بعد از سفر به قم و جمکران قسمت شد چند روزی هم به مشهد سفر کنیم.درست فردایه عید فطر که تعطیلات تابستانی بابا ایرج شروع تصمیم گرفتیم با ماشین خودمون بریم سفر درست بود که تو رو تازه از پوشک گرفته بودم و برام سخت بود ولی قسمت شد که بریم روز جمعه ساعت 8 شب از تبریز حرکت کردیم و تو راه خیلی سختی کشیدیم و من همش نگران تو بودم ذکر میگفتمشب خیلی سختی رو پشت سر گذاشتیم و سیل و رعد و برق و طوفان هایی که دیدیم کلا خیلی نگران کننده بود تا رسیدیم تهران و شب اونجا موندیم و صبح به طرف مشهد حرکت کردیم روز دوشنبه ساعت11 شب به مشهد رسیدیم تموم سختی هایه راهو فراموش کردیم.پسر خوشگلم عاشق حرم رفتن بودی تا میرسیدیم حیاط حرم میخواستی سوار ماشین ها بشی که مخصوص افراد سالخورده بودن  که کلی سر این موضوع دادو بی داد  کردی که یه بار با مامان جون سوار شدیBus اخه این دفعه عزیز و بابا جون نتونستن با ما بیان منم خیلی ناراحت بودم امیدوارم به زودی با اونو باز بریممحبتو تموم در هایه ورودی رو بوس میکردی عاشقتم پسر عزیزمبوسو زود زود کنار حوض ها وضو میگرفتیخندونکو اب بازی میکردی و اما تو بازارم که کلی واسه  خودت اسباب بازی خریدی و فقط میگفتی ماشین بخرین و بستنی این چند روز کلی و ماشین و بستنی برات خریدیمتعجبخیلی بهمون خوش گذشت  تا روز اخری که من کمی حالم تو حرم به خاطر شلوغی زیاد بد شد که شکر خدا با داروهایه دکتر خوب شدم . از خدا میخوام دعا هایه همه رو مستجاب کنه الهی امین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)